imagination

وهم نوشت

imagination

وهم نوشت

کلمات بی معنی ان برای گفتن اونچه که اتفاق افتاده....

پاهام از شدت حساسیت ذُق ذُق میکنن ، و سرم از تلاش برای آروم کردن مدل نفس کشیدنم داره به درد می افته....

بیحالم.... انگار که بهم خواب آور داده باشن توی دنیای خواب و بیداری دارم راه میرم . ولی میدونی هیییچ کس توجهی نمیکنه و نمیبینه حالمو....

نامردیه اینهمه عذاب.....

بعضی زخما باز میمونن و بعضی وقتا یهویی روشون نمک ریخته میشه و چرکشون میزنه بیرون و اذیت میکنن...

یونانیا اعتقاد دارن که آدم ها توی زندگیشون دوبار میمیرن؛ یه بار وقتی که چشماشون از این جهان برای همیشه بسته میشه و یه بار وقتی که اسمشون دیگه به زبون نمیاد....

میخوان اضافه کنم که به اعتقاد من بعضی از آدما قبل از اینکه چشماشون براب همیشه بسته بشه میمیرن ....

و بعضیا فقط چشماشون برای همیشه بسته میشه اما اسمشون برای همیشه ورد زبون ها میمونه....