imagination

وهم نوشت

imagination

وهم نوشت

من از زندگی چیزی نمیخوام جز سکوت و گذروندن زمان تا برسه به تهش....

باور کن چیزی نمیخوام

فقط میخوام همه جا ساکت باشه تقریبا تا بتونم بدون صدا زندگیو ادامه بدم شایدم‌برای همینه که شبا تا دبر وقت بیدارم و صبح یا وجود سردرد ساعت ۷ صبح بیدار میشم و دعا دعا میکنم که تا ظهر کسی بیدار نشه.

دارم از شدت تنفر به حالت تهوع می افتم‌و از گریه هام خسته شدم

شوهر خانم شفیعی رو دولت آمریکا دستگیر کرده.

همون آقای عسگری معروفی که توی دانشگاه شریف یه کاره ایه. بچه ها دارن خودشونو به آب و آتیش میزنن پست ، استوری، اینستا، توییتر . که مثلا هشتگشون جهانی بشه و آزاد کننشون.

راستش علاوه بر اینکه خیلی این کارو کار ساز نمیدونم از وارد سیاست شدن متنفرم.

یکی از بچه ها استوری گذاشته بود باید وجدان داشته باشه آدم نسبت به معلمش . نمیدونم چرا با این جمله یه پوزخند زشت ناخداگاه زدم. شاید برای این بود که هیچ معلمی نبود و نیست که دلم بخواد براش وجدان داشته باشم اصن از هیچ کدوم از معلمام هیچ وقت خوشم نیومده‌.

بگذریم....

خلاصه که گفتم بگم از نظر دوستان فعلا من انسان بی وجدانیم.

ولی راستش بازم اصرار دارم که کوچکترین چهره سیاسی نداشته باشم. چون پیچیدگی و کثافت سیاست منم دامنگیر میکنه.