imagination

وهم نوشت

imagination

وهم نوشت

بهم ریختگی

وقتایی که هجوم‌اتفاقات هست سعی میکنم از عالم و آدم‌فاصله بگیرم. 

امروز وسط روز یهویی حس کردم که دلیل خاصی برای زندگی ندارم و از اینجا به بعد زنده ام تا بمیرم...

چند بار وقتی توی مهد کناز بچه ها بودم گریه ام گرفت چند بار وقتی توی راه بودم تا برسم به کلاس گریم گرفت.

و حس کردم از درون خالی ام . دوست داشتم میتونستم با یکی حرف بزنم . انگار توی زندگی اگر هزار بار هم پَسِت بزنن بازهم وقتی میفهمی اینطوری پست زدن میپاچی. 

و باعث میشه دوباره نخوابی.... ۴۸ ساعت بدون دقیقه ای خوابیدن.

نظرات 1 + ارسال نظر
لیمو 1401/04/22 ساعت 10:14 https://lemonn.blogsky.com

بعضی وقت ها پیش میاد. تموم میشه ولی :)

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.