imagination

وهم نوشت

imagination

وهم نوشت

چراغای چشمک زن

گفته بودم از پنجره اتاقم تا ته تهران و حتی هواپیماها هم معلومه؟


و من هروقت به چراغای چشمک زن ته ته تهران نگاه میکنم گریم میگیره... 

امشب بعد از مدت ها هوای آلوده که چراغای چشمک زن معلوم نبود معلوم شدن و اشکام اومدن...

گاهی فکر میکنم داستان های غمگینی و خوشحالی پشت هواپیماهای در گذر هستن... 

مثلا همین الان یکی از این هواپیماها رو دارم میبینم و فکرمو گره زدم بهش....

نظرات 1 + ارسال نظر
کامیاب 1400/09/22 ساعت 05:03

فکر میکنم تصویر غم انگیزی باشه

فرودگاه امام برای من غمگین بود

بخصوص توی یک سفر به ترکیه حال خوبی نداشتم

چراغهای به هواپیمای در حال گذر...

عزیزم میتونم حدس بزنم حالتو نسبت به فرودگاه و حق هم داری :(

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.