ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
با هر نفسی که میکشم ، با هر قدمی که برمیادرم یه تیکه از وجودم مثل قطرات آب سر میخوره میره تو زمین و الان حس میکنم نصف وجودم و حس نمیکنم از درونم خالیم بغض میکنم و گاهی آه میکشم از پشت ماسک و با نگار میخندم و به خانم دکتر لبخند میزنم اما وجودی که ندارم و روی پاهام دارم از دست میدم وجودی که ندارم با هر نفسم یه قطره اشک میشه و میره...
من خالی شدم....