ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
از قشنگترین هدیه کتابی که گرفتم بگم.
" در ستایش دوچرخه"
مترجم ازم قول گرفته به محض تموم کردنش نظرمو بگم راجبش. و علاوه بر این مترجم برام اول کتاب نوشت:
در عبور دوچرخه کودکی که پایش به زمستان نمیرسد
درخت کهنسال خاطره ام را بهانه کردم
برای فاطمه خانم عزیز....
اون سه نقطه خیلی مهمه. این تنها کتابیه که نه دلم میخواد تموم بشه نه میتونم بزارمش کنار .
توانایی دارم ساعت ها با فکر کردن راجب لحظه لحظه ی امروز از خوشی قهقه بزنم. تکرار میکنم فکر کردن راجب فقط امروز .
بعد از قهقه هام هم توانایی دارم با وجود خستگی این همه نخوابیدن بازم نخوابم. حتی بنظرم اصن نباید بخوابم.