ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
توی دنیای تناقضات غرق باشی و متوجه خیلیاشون نشی خیلیه.
دیروز مثلا داشتم به تناقض توی "غریبه آشنا" فکر میکردم....
غریبه بودن سر جای خودش اینکه یکی برات آشنا باشه در عین حال خیلی باید حس عجیبی باشه....
یا مثلا از دیشب تاحالا بارها همینطور که از درد به خودم میپیچیدم میرفتم سمت بخاری گوشه اتاقم و زیر لب زمزمه میکردم" Ah Neden Bana Kış Dedin
ben senin olmuş idimuykusun haram edin"
.
بعد توش فرو رفتم و غرق شدم و وقتی در اومدم که دردم یکمآروم شده بود....
مسخرس اگر بخوام بگم گل و بلبل بودن زندگی من و سرمست کرده من فقط دلم میخواد قوی باشم اونم به این شیوه....
شیوه خوبیه ..وقتی ارومت می کنه ..
اگر بشه اسمش و آروم شدن گذاشت بله خوبه