ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
غروب روزِ بعد از بارونِ تهران دیدنیه.
امروز وایسادم به تماشاش و یهویی دیدم که لذت غروب و دارم بیشتر از همیشه درک میکنم. انگار هرچی بیشتر درونت و پیدا کنی عمق هر اتفاقی رو هم بیشتر درک میکنی.
مدت ها پیش فکر کردم اینجا هم دیگه خالص بودنشو از دست داده تا به امروز که دوباره حسش کردم:)
روزای پاییزی و زمستونی که هوا تمیزه عالی ترین ورژن فاطمه نمایان میشه...
نه اینکه روزای دیگه نخوام خوب باشما ولی روزای تمیز ناخداگاه عالیم :)
میام پشت پنجره خیره میشم به ستاره های آسمون و آرزو میکنم . مثلا یکی از بزرگترین آرزوهام اینه که امسال روز تولدم مثل پارسال نباشه . مهم روز تولدم نیست ، مهم مثل پارسال نبودنشه. یعنی مهم نیست که چقدر تنها باشم و کی یادش باشه و کی چیکار کنه و این حرفا مهم اینه که صرفا مثل پارسال نباشه . پارسال کل روز تولدمو گریه کردم. برای اتفاقاتی که افتاد برای چیزایی که تجربه کردم ....
امشب که ماه و ستاره ها دارن چشمک میزنن آرزو کنیم