imagination

وهم نوشت

imagination

وهم نوشت

دلتنگی

دلتنگی ، چشم و دهن و دماغ و دست و پا نداره. یعنی هیچ گونه شکل خاص و یکنواختی نداره همیشگیه هست و تو نمیتونی جلوشو بگیری. هیچ وقت کمرنگ نمیشه هیچ وقت از بین نمیره فقط میتونی فراموش کنی دلتنگیتو که خب فراموشی هم توی زمان های مشابه دوباره یادآوری میکنه.

وقتی دلتنگی شدت بگیره توی خواب و بیداری اول از همه قلبتو فشار میده. اگر قلبت زیاد فشار میاره یعنی دلتنگی.

قلبت که فشار داشته باشه چند تا حالت بیشتر نیست یا از طریق چشمت توی ظاهرت معلوم میشه، یا دست میزاره روی کشنده ترین قسمت های بدنت و بهشون آسیب وارد میکنه مثلا برای من یکی از کشنده ها سره دست میزاره روی سرم و از همون یه نقطه هایی که به تمام سرم میرسه میشه.

اینارو گفتم که بگم دلتنگم.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.