مدت ها بود حالم اینقدر بد نبود
کم پیش میاد اما هست لحظه هایی که تو پرت میشی به دورِ دورِ دور... یه جایی که تک تک آدمای زندگیت پشت دیوار ها وایسادن دارن به ریشت میخندن... و تو تنهایی تو نمیدونی چی شد که اینطوری شد فقط میدونی که دیگه چیزی ازت نمونده...
بغضتو میخوری و تنهایی