imagination

وهم نوشت

imagination

وهم نوشت

چشامو میبستم و هی با دیدن صحنه های مشابه باز میکردم....

تا کی؟ 

تا خود صبح تا همین الان که از بیخوابی تلف شدم روی تخت.

اینکه بعد از حدودا سه ماه با کسی که بهترین دوستته حرف بزنی خیلی قشنگه:)

اما به جز این یه مورد شب وحشتناکی بود.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.