imagination

وهم نوشت

imagination

وهم نوشت

تنفر و دلتنگی

حس تنفر و دلتنگی یه جوری تو هم پیچیده درونم که از درون داره میسوزونه هی میره جاهای مختلف بدنم ....

مثلا یه لحظه توی چشمم میاد این حس

یه لحظه توی قلبم

یه لحظه توی گلوم

یه لحظه توی پام

تنفر و دلتنگی میتونه به راحتی از پا دربیارتم 

تنفر و دلتنگی انگار شده اسمش.

انگار اسمش اصن‌تنفر و دلتنگیه


یه بیماری چشمی کشف کردم درونم‌ 

"Ocular dominance"

تازه فهمیدم چرا یه سری چیزا رو توی اطرافیانم نمیدیدم‌مشکل چشمی داشتم.

ندیدن تنفر و دلتنگی میاره.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.